- هدیه فرستادن (فُ دَ)
اهداء. (منتهی الارب). هدیه کردن:
بسی هدیه ها نیز با اردشیر
فرستاد و دینار و مشک و عبیر.
فردوسی.
خرد آن است که چون هدیه فرستاد بتو
زو خداوند جهان با تو سخن گفت براز.
ناصرخسرو.
رجوع به هدیه شود
بسی هدیه ها نیز با اردشیر
فرستاد و دینار و مشک و عبیر.
فردوسی.
خرد آن است که چون هدیه فرستاد بتو
زو خداوند جهان با تو سخن گفت براز.
ناصرخسرو.
رجوع به هدیه شود
